کاردو بلاگ

ابراهیم یونسی می گوید

جراید، هر روز مواد بسیاری از داستان ها را به نویسنده عرضه می کنند و درواقع از منابع مهم مواد و مصالحداستان هستند. به هر حال، نویسنده ی تازه کار باید جراید را مطالعه کند، زیرا مادام که همگام با وقایع جاری جهان پیش نرود ممکن نیست بتواند خوب بنویسد. در لا به لای اخبار کوچک به ویژه اخبار شهرستان ها نکاتی را میتوان یافت که هر یک خود داستان زندگی ها و قصه نابسامانی ها است. برخی از این نکات ذهن نویسنده و تخیل او را برمی انگیزند و طرح های مناسبی را به وی القاء می کنند. اخبار جراید به ویژه برای آن دسته از نویسنده گانی که ذوق نگارش داستان های جنایی دارند یا از استعداد ترسیم و تصویر خانه خرابی ها و نابسامانی ها و بی چارگی ها و درد های مردم بهرمندند پر از مواد و مصالح لازم هستند. 

یک نکته را نباید از نظر دور داشت و آن اینکه بیشتر خبر های رومه ها به این جهت خبرند که احتمال وقوع ندارند. اگر رومه ای ضمن خبری بگوید که چشمان شخصی مثلا به علت نقص خلقتی در پس سر قرار گرفته مردم ممکن است آن را باور کنند ولی اگر همین نقص خلقت یکی از خطوط برجسته یا نکته ی اصلی داستان کوتاه باشد باور نمی کنند. بابر این نویسنده مجاز نیست برای ساختمان طرح خود از اخبار و حوادس نامعتمل استفاده کند داستان باید واجد حقیقت خویش باشد یعنی باور کردنی باشد.

متن بالا بریده ای از کتاب ((هنر داستان نویسی)) ابراهیم یونسی است. این دو پاراگراف مجبورم کردنند که برای اولین بار در عمرم رومه بخرم و بخوانم و باید بگویم که شگفت زده شدم. همانطور که جناب یونسی گفته بودند رومه پر بود از داستان های کوچک مردم. این جور چیز ها را نمیتوانید در اخبار ده و سی یا یازده بشنویید. به نظرم خواندن رومه از آن نعمت هایی است که باید هرچه سریع تر بقاپیمش! صنعت رومه هر روز کوچک تر می شود. بنابراین بهتر است که هرچه رومه دم دستمان آمد آن را بخریم. هر دفعه که رومه ی روز را میخرم به همراه آن چندتا از رومه های قدیمی تر را از فروشنده سراغ می گیرم. 

رومه را با دید خبری نخوانید. مثل شکارچی باشدی که به دنبال ایده ها و طرح های قابل گسترش است. این یک مزیت محسوب می شود که شما می توانید نسبت به سایر نویسنده ها داشته باشید. به ذهن کمتر نویسنده ای می رسد که به دنبال رومه برود. رومه پر است از اتفاقات قابل گسترش. و یک هیدیه ی مجانی (مجانی از لاحظ فکر کردن) است که ایده ها های بسیاری را به شما عرضه می کند.

فقر ایده از آن مرض هایی است که اگر زود درمان نشوند مرض های بیشتری را هم می آورد.

برای همین بهتر است که همیشه به یک دفترچه ی ایده مسلح باشید. به تعداد نویسنده ها برای ایده یابی روش وجود دارد. 

یکی از این ها مع کردن معنای یک جمله است. جمله هایی که اینقدر برایمان عادی شده است که دیگر هیچ شوقی برای گفتن دوباره شان نداریم. حالا این روش چه جوری است؟

1. یک جمله انتخاب کنید. جمله ای انتخاب کنید که معمولی باشد و همه آن را بدانند. جمله ای را انتخاب کنید که اگر آن را به یک نفر بگویید بفهمد قرار است راجب چه چیزی صحبت کنید. 

2. سعی کنید با مع کردن فعل، صفت، قید و . جمله معنای آن را کنفی کنید. طوری که حتی برای خودتان هم تازگی داشته باشد.

3. حالا راجب این جمله بنویسید. آزاد نویسی کنید.

نکته: ممکن است محتوتایی که برای جمله ی جدید تولید می کنیم مانند همان محتوای جمله ی اولی باشد. مهم نیست. همین که توانسته است دست شما را روی کاغذ بی آورد خودش موهبت است. ممکن هم است که محتوایی به کل متفاوت تولید کنید. شاید هم به همان جمله ی اولی بپردازید اما از زاویه ای جدید. 

سعی کیند که این جمله ها را مع کنید و راجب جمله ی جدید بنویسید.

چگونه به نوشتن عادت کنیم؟

من نویسنده نیستم

درس ها مزخرفند

چطور سایت خوبی داشته باشم؟

ربطی ندارد که در چه زمینه ای سایت دارید. این نکات برای هرجور خبرنامه ای مفید است.

من هر هفته سری به این پست می زنم. پس شاید هردفعه با چیزی جدید مواجه شوید.

20 فرمان برای نوشتن خبرنامه

1. قبل از هرچیز باید بدانید که خبرنامه یک متن تبلیغاتی سوهان اعصاب نیست که هروقت حس کردید اوضاع سایت خراب است آن را برای مخاطب بفرستید. 

2. خبرنامه اگر درست استفاده شود یک ابزار مفید است که میتواند رابطه ی شما و مخاطب را قوی کند. 

3. قبل از هرچیز برای خبرنامه برنامه ریزی کنید.

یک احمق با برنامه می تواند یک نابغه با بی برنامه را شکست بدهد. وارن بافت

موارد زیر را مشخص کنید تا نوشتن خبرنامه برایتان ملال انگیز نباشد.

.محتوای خبرنامه

.زمان ارسال خبرنامه

.شکل ظاهری خبرنامه

4. محتوای خبرنامه: بیتشرین زحمت را باید برای این بخش بکشید. چونکه محتوا بیشترین زحمت را برای خبرنامه می شد.

5.لیستی از تمام موضوعاتی که می تواند در خبرنامه شما باشد تهیه کنید. حتما حتما آن را روی کاغذ بی آورید. یا اینکه تایپش کنید. مکتوب کردن افکار مایه وفاداری به آنها است. بسته به زمینه ی فعالیتتان این لیست متفاوت است. 

6. اعضای لیست را به دسته بندی کنید. مثلا بلند یا کوتاه بودن موضوع ها. 

7. از بین لیست چندتا از اعضا را انتخاب کنید. بسته به حجم خبرنامه تعداد انخاب ها کم و زیاد می شود.

8. انتخاب هایی منطقی انجام بدهید. کل متن را با موضوعات بلند و خسته کننده پر نکنید. تناوب را حفظ کنید. بعد از هر بخش بلند چند بخش کوتاه بی آورید تا خستگی خواننده در برود. من سعی میکنم که بین موضوع های بلند حداقل دو موضوع کوتاه قرار بدهم. 

9.تنوع به خرج دهدید. مجبور نیستید که همیشه موضوعات خاصی را انخاب کنید. هر دفعه یکی از موضوعات را اخراج کنید و به جایش یکی دیگر بی آورید. اما یادتان باشد که کل موضوعات را کنفی نکنید. خواننده باید با موضوعات خبرنامه احساس آشنایی بکند.

10. در پایان هر موضوع از خواننده سوالی بپرسید. خبرنامه باید دو طرفه باشد. این کار باعث شکل گیری یک نوع گفت و گوی دوستانه می شود و خبرنامه را از حالت گزارش معموریت در می آورد. مثلا من همیشه در پایان بخش جملات قصار از خواننده میپرسم که در این هفته با چه جملات قصاری مواجه شده است.

یکی دیگر از فواید این روش یادگیری است. مثلا اگر مخاطب من در طول هفته هیچ جمله ی قصاری نشنیده باشد، به خاطر کم نیاوردن هم که شده می رود و چند جمله پیدا می کند. خب، این سوال شما است که خواننده را وادار به یادگیری می کند. دیدید؟! چقدر راحت می توانید به دیگران چیز یاد بدهید.

به نظرتان جالب نیست؟

11. زمان ارسال خبرنامه: وقت شناس باش تا پر مخاطب باشی.

12.همانطور که گفتم نباید هروقت اوضاع سایت وخیم شد خبرنامه بفرستید. مخاطب روی وقت شناسی شما حساب می کند. پس زمانی مشخص برای ارسال خبرنامه انتخاب کنید. هر هفته یک بار؟ یا آخر هر ماه؟ من همیشه جمعه ها خبرنامه را ارسال میکنم.

13. خبرنامه را در روز قبل از ارسال آماده کنید تا در روز موعود مشکل وقت پیدا نکنید.

14. خبرنامه صبح ارسال کنید. نه وسط روز. نه عصر. صبح. برنامه زمانی مردم متفاوت است. پس بهتر است آن را زمانی ارسال کنید که همه بتوانند آن را بخوانند.

15.زیبایی خبرنامه: خیلی از وقت ها چشم نوازی خبرنامه بیشتر از محتوا خواننده را مجبور به خواندن نامه می کند. 

16. از عکس های باکیفیت برای خبرنامه استفاده کنید. اما یادتان باشد که این یک نامه است نه کتاب مصور. 

17. فونتی جالب و چشمگیر انتخاب کنید.

. در ابتدا یا آخر نامه، عکس یا امضای خود را بی آورید. این باعث تقویت ارتباط می شود.

19. در آخر از خواننده درخواستی بکنید. شما کلی زحمت کشیده اید که این متن را حاضر کنید، پس بهتر است از آن هم سودی ببرید. مثلا میتوانید لینک خرید آخرین کتابتان را قرار بدهید. یا اینکه لینک ارائه ی خدمات را بی آورید.

20. زورکی لینک ندهید. طوری رفتار نکنید که اگر خواننده روی لینک کلیک نکند شما بدبخت می شوید. 

امیدوارم که 20 جمله ی بالا به نوشتن خبرنامه تان کمکتان کند.

احتمالا همه گی از طریق فیلم پیتر جکسون با این کتاب آشنا شده اید. احتمالا شما هم بهانه ی من را برای نخواندن این کتاب دارید.

اما بدانید که فیلم هابیت با کتابش فرق دارد. خیلی هم فرق دارد.

نام کتاب: هابیت یا "آنجا و بازگشت دوباره" لینک آمازون  Amazon.com: The Hobbit (9780547928227): J. R. R. Tolkien: Books 

تاریخ انشار: این کتاب اولین بار در انگلیس در سال 1937 چاپ شد.

عکس جلد کتاب نقاشی خود تالکین

این کتاب در ایران بار ها چاپ شده است. اما جدیدترین چاپ آن در سال 1399 است.

تعداد صفحات و جلد: جدیدترین چاپ آن در ایران دارای 432 صفحه است. کاغذ های کاهی دارد. و جلد آن گالینگور است. کتاب با نقاشی ها و نقشه های ترجمه شده ی خود تالکین تزیین شده است.

نویسنده: همانطور هم که قبلا اشاره کرده بودم نویسنده ی این کتاب جی آر آر تالکین انگلیسی است.

مترجم: چاپ جدید این کتاب توسط جناب رضا علیزاده ترجمه شده است. آقای علیزاده مترجم آثاری مانند ((پول و شیطان)) اثر تولستوی و ((ارباب حلقه ها)) نوشته ی تالکین.

کیفیت ترجمه: کتاب های تالکین به داشتن نثر ادبی معروف هستند. من خودم مدت ها به همین دلیل از خواندن این کتاب تفره میرفتم. اما ترجمه ی دلنشین آقای علیزاده نه تنها سبک ادبی را حفظ کرده است، بلکه آن را خواندنی و جذاب نشان میدهد. در جای جای کتاب میدانستم که قرار است چه اتفاقی بی افتد، و میخواستم که چند صفحه را رد کنم. اما این نثر جذاب کتاب بود که نگه م داشت.

ناشر: انتشارات روزنه

برشی از کتاب:

وقتی برگشتند، دیدند که تورین پایش را روی لبه پایین شومینه گذاشته و چپق دود می کند. بزرگترین حلقه های دود ممکن را بیرون می دمید، و این حلقه ها به طرفی می رفت که او اراده کرده بود: بالای دودکش، یا پشت ساعتِ روی رف شومینه، یا زیر میز دورتادور سقف؛ اما این حلقه های دود هرجا که می رفتند آن قدر چالاک نبودند که از دست گندالف فرار کنند. پوف! حلقه های دود کوچک تر را از چپق کوتاه سفالی اش صاف به وسط حلقه های تورین می فرستاد. آن وقت حلقه دود گندالف به رنگ سبز در می آمد و پروازکنان بر می گشت و بالای سر ساحر معلق می ماند. از همین الان ابری از دود دورش را گرفته بود، و در این روشنایی تیره باعث می شد که عجیب و جادویی به نظر برسد. بیلبو بی حرکت ایستاد و نگاه کرد -عاشق حلقه های دود بود- و از فکر اینکه دیروز صبح چقدر به آن حلقه های دود خودش می نازید، همان حلقه هایی که با کمک باد فرستاده بود بالای تپه، از خجالت سرخ شد.

ماجرای من و کتاب:

یک روز با نیت خریدن جلد تازه ی مجموعه ی مگنس چیس به کتابخانه رفتم. قفسه ی داستان های تخیلی را به زیر و رو کردم. پیدا نشد. قفسه های اطراف را هم گشتم. پیدا نشد. دنبال جلد جدید کتاب آپولو گشتم. اما آن را هم پیدا نکردم. از کتابدار پرسیدم که کجا هستند؟ گفت هنوز چاپ نشده اند.

اگر کتابخوار باشید میدانید که حسی بدتر از دست خالی بیرون رفتن از کتابخانه نیست. برای همین با زور قفسه ها را گشتم تا که شاید کتابی باب میلم پیدا کنم. 

تا اینکه بلاخره کتاب ((هابیت یا "آنجا و بازگشت دوباره")) را پیدا کردم.  مدت ها بود که از خواندش تفره میرفتم. با خودم میگفتم ((من که قبلا فیلمش رو دیدم. هیچ هیجانی بهم نمیده.))

کتاب دیگری نبود که نظرم را جلب کند. برای همین هابیت را خریدم. به نظرم بهترین کتابی است که تا به امروز خوانده ام.

قیمت: 59500 تومان

لینک های خرید الکترونیکی:

دانلود کتاب هابیت اثر جی.آر.آر. تالکین - فیدیبو

دانلود کتاب هابیت (آنجا و بازگشت دوباره) | جی. آر. آر. تالکین | طاقچه

این کتاب به درد چه کسی می خورد؟

برای کسانی که فیلم هابیت را دیده اند

برای کسانی که می خواهند ارباب حلقه ها را مطالعه کنند 

برای کسانی که میخواهند تازه وارد دنیای رمان ها فانتزی شوند

برای فانتزی خوان های حرفه ای